دلتنگی...

دلتنگ که باشی یه آدم دیگه ای میشی...

خشن تر..عصبی تر..کلافه تر و تلخ تر!

و جالبتر اینکه با بقیه ام کاری نداری..

همشو نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی که

دلتنگشی.....مگه نه؟؟؟؟؟

داستان زیبای ارزش پدر

پدر دستشو میندازه دوره گردنه پسرش میگه پسرم من شیرم یا تو؟
پسر میگه : من..!
پدر میگه : پسرم من شیرم یا تو؟!
پسر میگه : بازم من شیرم...
پدر عصبی مشه دستشو از رو شونه پسرش بر میداره میگه : من شیرم یا تو!؟
پسر میگه : بابا تو شیری...!
پدر میگه : چرا بار اول و دوم گفتی من حالا میگی تو ؟
پسر گفت : آخه دفعه های قبلی دستت رو شونم بود فکر کردم یه کوه پشتمه اما حالا...

یه روز یه دانشجویی واسه خوردن غذا میره سلف دانشگاه.ولی مستقیم میره سر میزه اساتید و روبروی استاد دانشگاه میشینه و شروع به غذا خوردن .استاد تا این صحنه رو میبینه عصبانی میشه و میگه:گاوها با پرنده ها تو یه جا غذا نمیخورن.دانشجو خیلی خونسرد میگه:بله درسته واسه همین منم پرواز میکنم و میرم یه جا دیگه میشینم!استاد که شدیدا از دست دانشجوی حاضر جواب عصبانی میشه تصمیم میگیره موقع امتحان بزنه دهن دانشجورو سرویس کنه!
سر امتحان استاد بعد اینکه ورقه دانشجورو تصحیح میکنه متوجه میشه دانشجو میتونه به راحتی درسو پاس کنه واسه همین بش میگه:
یه سوال میپرسم اگه جواب منطقی بدی نمره تو میدم .و سوال اینه:تو یه کیسه پول و تو یه کیسه دیگه عقل شعور وجود داره تو کدومو انتخاب میکنی؟دانشجو :کیسه پر پول !استاد:ولی من عقل شعور و انتخاب میکردم که خیلی مهمتر از پوله!دانشجو :بله دقیقا!چون هر کسی چیزیو ور میداره که نداره!استاد که دیگه خونش به جوش اومده بود پای برگه دانشجو مینویسه "گاو"و برگه رو میده به دانشجو .دانشجو بدون اینکه به برگه نگاه کنه از کلاس میره بیرون ولی چند لحظه بعد میاد تو و به استادش میگه:خیلی ببخشید شما پای برگه من اسمتون رو نوشتین ولی نمره منو یادتون رفت بنویسی...

   توهمی که هیچوقت عملی نشد :
    امروز از اینجا تا اینجا میخونم فردا بقیشو …
    و دیگر هیچ !

   قابل توجه اونایی که سر کلاس میگفتن کوووو تا آخر ترم :
    الان رسیدیم به همون “کوووو” ، پیاده بشید و از مناظر لدت ببرید !